ضرورت بازیابی هویت نسل جدید در نظام آموزش و پرورش
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۶۵۰۹
شاید بارها در مورد آموزش و پرورش و اهمیت آن در شکل دهی به بنیانهای فکری، شخصیت و هویت متربیان سخن گفته و حتی فریاد زدهایم، اما انگار تنها چیزی که تعبیر شعار گونه آن زیباتر است، همین مسئله باشد.
گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، فاطمه باهنر؛* شاید بارها در مورد آموزش و پرورش و اهمیت آن در شکل دهی به بنیانهای فکری، شخصیت و هویت متربیان سخن گفته و حتی فریاد زده ایم، اما انگار تنها چیزی که تعبیر شعار گونه آن زیباتر است همین مسئله باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهمیت آموزش و پرورش در دنیای امروز به حدی است که بسیاری از جامعه شناسان و متخصصان آن را مهمترین و اصلیترین نهاد در ساخت و پیشرفت یک جامعه موفق میدانند و نقش خطیر نهادهای تربیتی و در رأس آن آموزش و پرورش، در پروراندن استعدادها اهمیت این نهاد را دو چندان میکند.
عنایت به فرامین رهبری متضمن نقش آفرینی نوجوانان و جوانان در پیشرفت کشور است و توجه به تربیت و پرورش این قشر، در صدر وظایف سردمداران و مسئولان مربوطه قرار گرفته است.
اما چند سالی است شاهد کوتاهی نهادهایی هستیم که این وظیفه خطیر را بر عهده دارند.
با قرار گرفتن نوجوانان در سنی حساس که نیازمند توجه و دیده شدن هستند و هیجانات و احساسات آنان در معرض شکوفایی قرار میگیرد، احتیاج مبرمی به حمایت و تشویق از سوی خانواده، مدرسه و جامعه را دارند و تربیت درست و اصولی و بر پایه آموزههای اسلامی باید در آنها نهادینه شود، اما با فراهم نبودن زمینههای مناسب، زیرساختهای لازم و قصور نهادهای تصمیم گیرنده برای شکل گیری شخصیت و هویت آنان، مشکلات جبران ناپذیری به بار آمده و تبدیل به عقدهای ناگشوده شده که پاسخ درستی به آن داده نمیشود.
دو سال آموزش مجازی و دسترسی آزادانه محصلان به تلفن همراه، انواع سایتها و پلتفرمهای داخلی و خارجی ایجاب میکرد که آموزش و پرورش و سایر نهادهای مسئول تدبیری بیندیشند تا مانع از آسیبهای به بار آمده باشد، اما چنین اتفاقی میسر نشده و پیامدهای بسیاری به ارمغان آورد و چه بسا مشکلات پیشین مانند افسردگی و مشکلات جسمی را نیز تقویت کرد.
در کشور ما الگوی برجسته و مومن و معتقد همچنین قهرمانهای ورزشی و اخلاقی به وفور یافت میشود و این آب و خاک، معدن افراد باخدایی است که اسوه قرار دادن آنها انسان را در مسیر تقرب به خدا و رسیدن به حیات طیبه رهنمون میسازد، ولی چیزی که مشهود است غفلت از این ظرفیت بوده و نسل جدید، آشنایی کافی با این الگوها را ندارند و تبیین صحیح و ارائه الگوهای مناسب برای هویت یابی این نسل که آینده سازان کشور هستند، میسر نگردید. در مقابل این خلا، الگوسازی آنها توسط بازیهای کامپیوتری و فیلمهای مخرب صورت گرفت.
بارها گفتیم و مکرر یادآور میشویم که تربیت و پرورش نوجوانان جوانان و سرمایه گذاری درست و اصولی در تحقق این امر بایستی در اولویت نظام مسائل کشور قرار بگیرد و فراهم کردن زیر ساخت لازم جهت ایجاد بصیرت سیاسی در معلمان و دانش آموزان، شنیدن نقدها و دغدغههای آنها امر مهم دیگری است که باید در دستور کار باشد تا سبب رشد و تعالی درست استعدادها و احساسات پاک فرزندان و اعتلای میهن اسلامی شود.
فاطمه حسن خانی؛ عضو شورای گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان همدان پردیس شهید باهنر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بسیج دانشجویی همدان دانشگاه فرهنگیان همدان آموزش و پرورش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۶۵۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای آموزش و پرورشی که سرپا نیست
مجتبی مرادی؛ حکومتها اگر بتوانند از سلاح و موشک و بمب دست بردارند، از آموزش و پرورش نمیتوانند صرفنظر کنند، چون ایدهها، الگوها و مدلهایی از کمونیستیترین وضع تا سکولاریسم و لیبرال دموکراسی و اسلام دارند که با قوای نظامی امکان نهادینهکردنِ آنها وجود ندارد، پس ناگزیرند روی قوای ذهنی کار کنند تا نظام حکومتی و بلکه اجتماعیشان از هم نپاشد و نسلهای بعدی همچنان به نظم مطلوب و برساختهی حکومت پایبند باشند. از همین روست که گزینهی آموزش اجباری در بسیاری از ممالک هست، حال آن که سربازی اجباری نیست.
انصاف این است که جمهوری اسلامی ایران اصلِ سیِ قانونِ اساسیاش را که رایگان بودنِ آموزش و پرورش است مراعات کرده، به علاوه تغییرات پیدرپی نظامِ آموزشی، فارغ از آثار و نتایجش، خود گواه دیگری بر اهمیتِ آن و دغدغهی نظام است.
امروز دیگر با یک حسابِ سرانگشتی معلوم میشود که دخل و خرج این سازمان عریض و طویل با هم نمیخواند و فقط با تقسیم رقمِ بودجه بر کارکنانش مشخص میشود هشتاش گروِ نه است. هزینهی مدرسهسازی و نگهداری ساختمانها و مراکزِ آموزشی خود قوز بالا قوز است. تجهیز مدارس به ضروریات روز گاهی به خیالبافی میماند وقتی هنوز مدارسِ کپری داریم.
اگر تحریمها برداشته شود و نفتِ ۱۵۰ دلاری بفروشند و دستِ دولت و حاکمیت پر باشد، میتواند به آزمون و خطاهایِ آموزشی پرورشی ادامه دهد که به احتمالِ زیاد کمترین عوارضِ آن حیف و میلِ بیتالمال خواهد بود، همین الان آمارهای رسمی از افتِ شدیدِ تحصیلی و عدمِ رغبت در دانشآموز و احتمالا معلم حکایت دارد.
دو چیز ثابت است:
۱. نظام در زمینهی آموزش و پرورش دغدغه دارد.
۲. به هیچ وجه آن را رها نمیکند.
دو چیز روشن است:
۱. آموزش و پرورش اگرچه نمرده است، اما سرپا هم نیست.
۲. آموزش مثل هر امر دیگری متناسب با عصر و زمانهاش تغییر میکند و ابعاد و وجوهِ تازهای مییابد.
پیشنهادها:
۱. آموزش مقطع ابتدایی اجباری شود، هزینههای آن تمام و کمال به عهدهی دولت باشد.
۲. نصفِ هزینهی تحصیل در مقطع راهنمایی از خانوادهها گرفته شود و نصفِ دیگر را دولت تأمین کند.
۳. هفتاد درصد هزینهی تحصیل در مقطع متوسطه را والدین و سی درصد دیگر را دولت بپردازد.
۴. نظامِ تربیتمعلم، مثلِ دانشسراها، بعد از مقطع راهنمایی با جدیت احیا و فعال شود.
۵. دانشآموزان پس از پایانِ مقطع راهنمایی و با نظارت دولت جذبِ کارگاهها، کارخانهها و مراکزِ تولیدی شوند تا هم ضمن کارآموزی و کارورزی پس از چهار سال نیروی تخصصی کار آماده باشد. بیمه و حقوق حداقلی هم ضروری است.
۶. معافیتها و مشوقهای مالیاتی و سرمایهگذاری برای بخش خصوصی در نظر گرفته شود تا به تدریج و در حالت ایدهآل نیمی از امر آموزش را عهدهدار شود. مدارسِ خصوصی یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای آموزش و کاستنِ از بار دولت است.
۷. با فعال شدن بخشِ خصوصی ماجرایی تحتِ عنوان خیرین مدرسهساز و ساختمانسازیهای بیهوده متوقف شده، کمکهای داوطلبانهی مردمی مستقیما به خزانهی آن برسد.
۸. مدرکگرایی که آفت و ضد ارزش است برچیده شده، دانشگاههای دولتی به حداقل ممکن برسد (مثلا حداکثر بیست دانشگاه) و بقیهی آموزش عالی به بخش خصوصی سپرده شود تا افراد با هزینهی شخصی و در صورت تمایل در آن مراکز ادامه تحصیل دهند.